پیشنهاد سیاستی برای الگوی مطلوب سنجش و پذیرش دانشگاهها |
کد مقاله : 1033-IGC-FULL |
نویسندگان |
عماد طیبی * پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی |
چکیده مقاله |
مسئله سنجش و پذیرش دانشگاهها یا کنکور، بیش از نیم قرن یکی از معضلات اساسی نظام آموزشی کشور است. تخریب برنامه درسی، فشار روانی بر دانشآموزان، شکلگیری بازار وسیع کمکآموزشیها، بیعدالتی در روشهای سنجش، برخی سهمیههای ناعادلانه، اتلاف منابع، عدمتطابق تحصیلات با شغل، عدمتناسب تواناییهای دانشجوی پذیرفتهشده با رشته تحصیلی و ... از جمله معضلات مرتبط با شیوه سنجش و پذیرش دانشگاهها است. مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی هرچند در رفع برخی از معضلات گامی رو به جلو است اما همچنان دارای چالش است. به نظر میرسد مسئله ریشهای شیوه سنجش و پذیرش دانشگاهها، مسئلهی مدیریت تقاضا است که خود تا حد زیادی ریشه در مسئلهی هدایت تحصیلی یا تقاضای غلط روی برخی رشته-محلها دارد. ما در این گزارش سیاستی، یک الگوی نیمهمتمرکز در سنجش و پذیرش دانشگاهها برای حل این مسئله پیشنهاد میکنیم بدین نحو که بخشی از الگوی سنجش هر رشته-محل توسط خود دانشگاهها و با تصویب در سازمان ملی سنجش تعیین شود. طبق این روش برای هر رشته-محل به خصوص در صلاحیتهای تخصصی، دادههای متنوعتری توسط مؤسسات دولتی و غیردولتی، مورد سنجش قرار میگیرد که میتواند در الگوی سنجش هر رشته-محل به جای امتحانات نهایی یا آزمون سراسری مؤثر باشد؛ دادههایی برگرفته از مدارک و آزمونهایی مثل آزمونهای خوارزمی، المپیادها، مسابقات ورزشی، مدارک حفظ قرآن یا زبان و... . شرط مهم اثرگذاری این دادهها به خصوص برای رشته-محلهای پرمتقاضی، دسترسپذیری (جغرافیایی و اقتصادی) آزمونها یا گواهیها برای عموم جامعه و اعتبارسنجی آنها توسط سازمان ملی سنجش است. |
کلیدواژه ها |
کنکور، سنجش، پذیرش، هدایت تحصیلی، دانشگاه. |
وضعیت: پذیرفته شده |