پارادایم های فلسفه سیاسی و تاثیر آن بر حکمرانی دانشگاه
کد مقاله : 1237-IGC-FULL (R3)
نویسندگان
روح اله اسلامی *
استادیار علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد Eslami.r@um.ac.ir
چکیده مقاله
مقاله به تحلیل تأثیر پارادایم‌های مختلف فلسفه سیاسی بر حکمرانی دانشگاه می‌پردازد. شش پارادایم اصلی در فلسفه سیاسی مورد بررسی قرار گرفته‌اند که شامل پارادایم‌های کلاسیک، مدرن و ملی، لیبرال، عصر اطلاعات، انتقادی و حکمت خراسان هستند. هر یک از این پارادایم‌ها با توجه به پیش‌فرض‌های معرفت‌شناختی، انسان‌شناختی و سیاسی خود، تأثیرات متفاوتی بر ساختار و عملکرد دانشگاه‌ها دارند. در پارادایم کلاسیک، دانشگاه فضیلت‌محور و تربیت‌محور است و بر اساس فلسفه و اخلاق‌مداری حکمرانی می‌شود. در پارادایم مدرن و ملی، دانشگاه‌ها به مراکز تولید نیروی انسانی برای دولت ملت تبدیل می‌شوند و بر توسعه ملی تمرکز دارند. فلسفه سیاسی لیبرال دانشگاه‌ها را به سمت استقلال از دولت و ارتباط با بازار و صنعت هدایت می‌کند. در عصر اطلاعات، دانشگاه‌ها به نهادی شبکه‌ای و جهانی تبدیل می‌شوند که تحت تأثیر تحولات دیجیتال و جهانی‌شدن قرار دارند. در پارادایم انتقادی، دانشگاه‌ها مسئولیت تغییرات اجتماعی را بر عهده دارند و بر عدالت اجتماعی تأکید دارند. نهایتاً، در پارادایم حکمت خراسان، دانشگاه‌ها به عنوان نهادهایی متعهد به فضیلت و اخلاق اسلامی-ایرانی عمل می‌کنند. مقاله سعی دارد با تحلیل دقیق این پارادایم‌ها، نقش دانشگاه‌ها را در حکمرانی سیاسی و اجتماعی بررسی کرده و مدل‌های نوین حکمرانی دانشگاهی را پیشنهاد دهد. پژوهش می‌تواند به طراحی استراتژی‌های حکمرانی مناسب برای دانشگاه‌ها در عصر معاصر کمک کند.
کلیدواژه ها
فلسفه سیاسی، حکمرانی دانشگاه، پارادایم‌های فلسفی، دانشگاه، توسعه، حکمرانی ملی، بازارمحور، عصر اطلاعات، عدالت اجتماعی، حکمت خراسان
وضعیت: پذیرفته شده